شايد فن بيان هيچ سخنراني به اندازه آبراهام لينکلن در ايالات متحده آمريکا مطرح نباشد؛ خصوصا اگر بخواهيم به صورت اختصاصي سخنرانيهاي رييس جمهورهاي ادوار گذشته را تحليل کنيم. بعد از نطق معروف گتيسبورگ بود که سخنرانيهاي آبراهام لينکلن در ايالت متحده بازتابي گسترده يافت و در دومين مراسم افتتاحيه کار رياست جمهورياش نيز بسيار تحسين ميشد و اغلب از آن سخناني نقل ميکنند. او در اين سخنرانيها توانست دليل و منطق فعاليتهاي ايالات متحده آمريکا را به وضوح روشن سازد؛ بدون آن که به حاشيه کشيده شود.
افراد بزرگي و صاحبنامي در تاريخ فنون خطابه را با روشهاي ابداعي خود دگرگون کردند؛ مثلا در فن بيان هيتلر شاهد زبان بدن متفاوت و اثرگذاري هستيم که شايد در آن زمان کسي فکرش را هم نميکرد تا اين حد موثر واقع شود. و يا در نوشتار متن سخنراني اوباما شاهد سبک متفاوتي هستيم که حاوي نکات ارزندهاي براي سخنرانان است.
با اين حال در سخنرانيهاي آبراهام لينکلن خصوصا در نطق گتيسبورگ شاهد نکات ارزندهاي هستيم که آشنايي با آنها براي کسب تجربيات بيشتر در طول سخنراني خالي از لطف نيست.
بعد از نبرد گتيسبورگ که در آن 8000 سرباز کشته و در گورهاي دستهجمعي دفن شدند، براي آنها مراسم يادبودي برگزار شد که در آن از لينکن براي سخنراني دعوت شد. جالب است بدانيد او متن سخنراني را در پشت پاکتنامه و در قطار نوشته بود اما تاثير عميق کلماتش تا نسلهاي بعد نيز باقي ماند.
در بخش اول با دو درس مهم از سخنرانيهاي آبراهام لينکلن آشنا شديد: اول شروع نطق با دست گذاشتن روي اشتراکهايي که با مخاطب داريم و دوم استفاده از آرايهها و دستگاههاي ادبي مختلف براي تاثيرگذاري بيشتر روي مخاطب.
ساير نکاتي که بايد بدانيم عبارتند از:
تکرار کلمات يکي ديگر از بخشهاي کليدي در سخنرانيهاي آبراهام لينکلن بود. لينکلن تاکيد زيادي روي کلمه به کلمه سخنرانيهايش داشت. به برخي از کلماتي که در نطق گتيسورگ لينکلن بيش از ساير کلمات به چشم ميخورند توجه کنيد:
اين حجم از تکرار در طول سخنراني مهمي که در مجموه 271 کاراکتر بيشتر نداشت شايد در نگاه اول زيادهروي به نظر برسد؛ اما با تاکيد بر تکرار کلمات کليدي توجه مخاطبان ناخودآگاه به سمت کلمات هدف ما متمايل ميشود.
در تصوير زير، آناليز تکرار در استفاده از کلمات مختلف توسط آبراهام لينکلن را مشاهده ميکنيد:
قبل از سخنراني کلماتي که فکر ميکنيد مرکز ثقل سخنراني هستند را مشخص کنيد. اين کلمات را خصوصا در مباحثهها و زماني تکرار کنيد که مخاطبان بيشتر روي واژههايي که استفاده ميکنيد تمرکز کردهاند. اين کلمات معمولا در بخشهاي مهمي مثل عنوان سخنراني، مقدمه سخنراني و طراحي اسلايدها مورد استفاده قرار گرفتهاند.
از ويژگيهاي سخنرانيهاي آبراهام لينکلن چارچوبهاي سادهاي بود که بدون تکلف در بخشهاي مختلف به کار گرفته ميشد. مثلا در نطق معروف گتيسبورگ مشاهده ميکنيم که سه زمان حال، گذشته و آينده توسط لينکلن با ارائه جملاتي تاثيرگذار و در چارچوبي ساده بررسي شده است:
گذشته: 87 سال پيش نطق لينکلن با اشاره به امضاي اعلاميه استقلال و تشکيل يک ملت تازه شروع شد
حال: او در بخش حال، زمينه کنوني سخنراني را مورد بررسي قرار ميدهد و به جنگ داخلي، ميدان جنگ بزرگ (گتيسبورگ) و صحنه فداکاريهايي اشاره ميکند که نشان ميدهد اين ملت همچنان در حال آزموده شدن هستند.
آينده: لينکلن آينده را طوري به تصوير ميکشد که يک رابطه مطلوب بين مردم و دولت ايجاد شده است. در تمام اين بخشها، کلمه “ملت” مهمترين عامل پيوند دهنده بخشهاي مختلف به يکديگر بودهاند.
از اين طبقهبندي هوشمندانه لينکلن درس مهم “زمانسنجي” در سخنراني را ميآموزيم. اگر شما هم به وقتشناسي در سخنراني پايبند هستيد به نکات زير توجه کنيد:
چرا
5 درسي که از سخنرانيهاي آبراهام لينکلن بايد بياموزيد (2)
6 درسي که از فن بيان اوباما در مذاکرات ميآموزيم
مسير زندگي؛ آيا مسير زندگيتان را به درستي انتخاب کردهايد؟
لينکلن ,سخنراني ,آبراهام ,نطق ,کلمات ,بخش ,آبراهام لينکلن ,و در ,که در ,سخنراني را ,بخش از ,سخنرانيهاي آبراهام لينکلن ,ايالات متحده آمريکا
درباره این سایت